حرفهای دل شکسته........

ساخت وبلاگ
دوستت دارم های سیزده سالگی را  روی بخار شیشه ی کلاس کشیدیم با یک قلب و حرف اول یک اسم دوستت دارم های بزرگ تر را در نامه های عاشقانه نوشتیم پنهانشان کردیم هنوز هم یکی از آن نامه ها آنجاست من از ترس مادرم جوری پنهانش کردم که حتی خودم هم نتوانستم پیدایش کنم_ دوستت دارم، و زنان در حوالی سی سالگی شاید دیگر قلبی روی بخار شیشه نکشند اما هنوز هم پر از دوستت دارمند چند تا از دوستت دارمهایم را برایت مربای آلبالو درست کرده ام چند تا را گرد گرفته ام از اشیا با یکی از آنها پیرهنت را اتو کرده ام و با یکی با یکی دارم این شعر را برایت می نویسم.                              _ کاش بجای خیالم در دنیایم بودی _ حرفهای دل شکسته...........
ما را در سایت حرفهای دل شکسته........ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3harfenegina بازدید : 45 تاريخ : دوشنبه 9 بهمن 1396 ساعت: 12:13

یکبار برایم نوشتی دوستت دارم  من هزار بار خواندمش هزار بار ضربان قلبم بالا گرفت هزار بار نفس در سینه ام برید هزار بار در وجودم ریشه کرد انگار که هزار بار شنیده ام انگار که هزار بار نوشته ای یکبار در آغوشت کشیدم هزار بار خوابش را دیدم هزار بار تب کردم هزار بار آرام گرفتم انگار که هزار بار در آغوشم بوده ای تو یکبار دروغ گفتی من دروغت را هزار بار تکرار کردم هزار بار رویا ساختم هزار بار باور کردم انگار خانه ام را روی آب ساخته باشم  یکبار نبودی من هزاربار دنبالت گشتم هزار بار خاموش بودی هزار بار به در بسته خوردم هزار بار دلم گرفت انگار که تمام هزارانم را باخته باشم و اما یکباره در دلم فرو ریختی و من که تو را هزار بار زندگی کرده بودم هزار بار مردم تو همیشه همان یک بودی ، یک دوستی ، یک تب ، یک رابطه ، یک تجربه ... و این من بودم که از یک ، هزار ساخته بودم . حرفهای دل شکسته...........
ما را در سایت حرفهای دل شکسته........ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3harfenegina بازدید : 45 تاريخ : دوشنبه 9 بهمن 1396 ساعت: 12:13

به خیابان که می روم , ناخودآگاه به یاد تو می افتمهمان خیابان قدیمی را میگویم !با چراغ های کم سویش که بعد از رفتنت خاموش شدند!کاش میشد به عقب برگردیم...به روزهای سرد زمستانی که برای دیدن تو از پشت پنجره ی چوبی اتاقت به خیابان می آمدم;روی نیمکت خیس پارک روبروی پنجره اتاقت , ساعتها می نشستمتا لحظه ای تو را ببینم.گاهی سرما تا مغز استخوانم نفوذ می کرد اما تو که میخندیدی, گرم می شدمیادت می آید؟پس به احترام روزهای قدیمی بیا و کمی خودمانی باش!اصلا دوباره بیا و مرا به اسم کوچک صدا بزن!گوشهایت را هم بدهکار حرف هیچکس نکن!بگذار کسی سر از نخ نگاهت درنیاورد!!باور کن این خیابان , تا دلت بخواهدبدهکار قدم زدن های دونفره ی من و توست!اینقدر از نبودنت نوشته ام که دیگر هیچوقت بودنت به خواب شعرهایم همنمی آید!به انتظار آمدنت اینقدر به آستان این در خیره مانده ام , که چشمانم از حدقه ی زندگی بیرون زده اند!پس برای یکبار هم که شده بیا تا کلاه بر سر زندگی بگذاریم!میدانم نمی آیی؛این رابطه از روز اول نطفه اش یکطرفه بسته شدهولی این را هم بدانکه عشقهای امروزی , ;کال تر از آنند که دهان رابطه ای را شیرین کنند!چه کنم که این خیابان یاد تو را در ذهن من حک کردهو من باید همیشه غصه این را بخورمکه ای کاشخیابان قرار ما ;یک کوچه بن بست بود!! حرفهای دل شکسته...........
ما را در سایت حرفهای دل شکسته........ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3harfenegina بازدید : 36 تاريخ : دوشنبه 9 بهمن 1396 ساعت: 12:13

به طرز عجيب و احمقانه‌ای دلم برايت تنگ است!    دلخوشی‌ها کم نيست!       آدمهاي دورُ برم هم کم نيستند!       مي آيند لبخندی روی لبم مينشانند و ميروند     ولي دلتنگی عجيبی هميشه و همه جا همراه من است ...     نميدانم اين روزهايت چطور ميگذرد ... نميدانم تو هم دلتنگی يا نه؟!   ميدانم که ميخوانی!   و ميدانم که نميدانی چقدر اين دلتنگی برايم زجزآور است!   آنها که کمتر مرا ميشناسند هنوز هم ميگويند خوش بحالت...   چه روحيه اي داری!   کاش بلد بوديم مثل تو ساده بگيريم و بخنديم...   اما آنها که بيشتر ميشناسند ، ميگويند نفسهايت غبار دارد!!!   چشمانت تار است!!!   از کجا بگويم ؟!   از آغوشهايي که اندازه‌ام نميشوند ؟!       لبخند هایی که شادم نميکنند ؟!   از آدمهایی که نميخواهم بشتر بشناسمشان ؟!         تو دیگر نیستی ... حرفهای دل شکسته...........
ما را در سایت حرفهای دل شکسته........ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3harfenegina بازدید : 25 تاريخ : دوشنبه 9 بهمن 1396 ساعت: 12:13

خیلی وقت است مرده ام...
دلــــــم می خواهد ببارم،کسی نپرسد 
چرا؟. . . توچه میفهمی. . .
این روزها ادای زنده ها را در میاورم. . .
تظاهر به شادی می کنم ، حرف میزنم مثل همه . . . 
امـــــــــــــــــــــــــــا. . . 
بساط کرده ام و تمام نداشته هایم را به حراج گذاشته ام 
بی انصـــــــــــــــــاف...

چانه نزن ... حسرت هایم به قیمت عـــــــمرم تمام شده. .


حرفهای دل شکسته...........
ما را در سایت حرفهای دل شکسته........ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3harfenegina بازدید : 40 تاريخ : دوشنبه 9 بهمن 1396 ساعت: 12:13